مصاحبه سایت خبری و فرهنگی ترکمنصحرا

با سخنگوی جبهه دمکراتیک مردمی خلق عرب صالح ابو شریف

سایت خبری و فرهنگی ترکمنصحرا: با تشکر از جناب آقای صالح ابو شریف سخنگوی جبهه دمکراتیک مردمی خلق عرب، در ابتدای مصاحبه خواستیم بدانیم که جبهه دمکراتیک مردمی خلق عرب احواز آیا یک حزب ملی است و یا یک جبهه، اهداف و سیاست های کلی و راهبردهای آن را مختصرا توضیح دهید؟

 

آقای صالح: قبل ازهمه چیز می خواهم افتتاح سایت خبری تركمنصحرا را به خلق مبارز تركمن و گردانندگان آن تبریك بگوییم و امیدواریم كه همكاریهای خبرى و فرهنگی گامی در جهت نزدیك كردن  دیدگاههای سیاسی و مبارزاتی میان دو خلق ستم دیده باشد. دوستان در مورد سؤال شما مبنی بر اینكه تشكیلات یك حزب ملی یا یك جبهه است باید بگوییم كه تشكیلات ما یك جبهه است كه ازمیان نیروهای مترقی خلق عرب احواز تاسیس شده. تشكیلات ما، مبارزه ملى را جدای از مبارزات طبقاتی خلقهای تحت ستم در ایران نمی بیند و برای حل مسئله ملی و طبقاتی خلق عرب احواز اهداف مبارزاتی زیر را دنبال می كند.

 الف :  براى حل مسئله ملی  اصل انقلابی حق تعیین سرنوشت خلق عرب احواز و دیگر خلقهای تحت ستم در ایران رابه عنوان راه حل می شناسد. ما معتقدیم  كه از طریق یك همه پرسى آزاد و دمكراتیك خلقها آزادانه آینده سیاسی خود را تعیین می كنند. در این پروسه سازمانهای مختلف دیدگاههای خود را در مورد مسله ملی مطرح كرده كه ممكن است، استقلال ، فدرالیسم و یا خود مختاری باشد.

 جبهه با ایمان كامل به اینكه استقلال خلقها و یا اتحاد خود خواسته و ماندن در یك كشور و زندگی در كنار هم باید از طریق اراده آزاد خلقها محقق شود. تشكیلات ما تنها برای به كرسی نشاندن اراده خلقمان و آزادی آن از كلیه شیوهای اسارت مبارزه میكند و انتخاب آینده سیاسی و استقلال خلقها را ساده ترین حقوق خلقهای تحت ستم در ایران میداند . احترام به اراده خلقها شكل عینی یك دمكراسی مردمی است كه در انتخاب آزاد آنان در یك همه پرسی خلاصه میشود.

ب : تشكیلات ما برای تغییر مناسبات اقتصادى، اجتماعی و فرهنگی خلق عرب در احواز و تحقق این هدف، اصل انقلابی برابری را به عنوان اصلی كه ضامن رفع هرگونه تبعض  میان انسانها و آزادی از هر نوع برده داری سرمایه و مناسبات فوقانی آن است میداند

ج. تشكیلات ما به دمكراسی توده ها كه بالاترین شكل یك دمكراسی انسانیت باور دارد، ما معتقدیم كه آزادی انسان بالاترین هدف مبارزه است و این آزادی محقق نمی شود مگراینكه توده ها در ساختن آینده خود مستقیما و بدون واسطه دخالت كنند و تحقق چنین هدفی مرتبط است با شكل وسیستم اقتصادی و اجتماعی حاكم بر جامعه است كه بالطبع آزادی توده ها در یك نظام مرتبط با تراستها و بانك جهانی نمی تواند آزادی حقیقی اكثریت قاطع انسانها را تامین كند، در این مورد تشكیلات ما با باور به سیستمی كه قادر باشد احتیاجات اولیه اكثریت جامعه را برآورد كند باور دارد، ما معتقدیم كه در شرایط كنونی مبارزه حق تعیین سرنوشت، برابری و دمكراسی با هم ارتباط ارگانیكی دارند وغیر قابل تفكیك، چون تنها وقتی میتواند سرنوشت خود را تعیین كند آزاد است و انسانی كه در یك مناسبات غیر عادلانه قرار دارد آزاد نیست، حالا این مناسبات ممكن است اقتصادی ، اجتماعی یا فرهنگی باشد. اما در مورد راهبردها باید گفت كه تشكیلات ما به نبرد انقلابی خلقها تا رسیدن به كلیه اهداف باور دارد و هر نوع مبارزه را برای دفاع از حقوق خلقمان  با توجه به شرایط داخلی و بین الملی حق مشروع خلق می داند . این بدان معناست كه در مبارزطولانی رهایی بخش در شرایط و زمان معین تاكتیك معینی باید داشت كه متناسب با زمان و مكان معین باشد، در شرایط كنونی جبهه  در جهت متشكل كردن خلق عرب از یك طرف و رساندن صدای مبارزه آن به گوش تمام انسانهای آزاده دنیا فعالیت میكند، كما اینكه بر خود می بیند، در تمام زمینه های بین الملی صدای رسای مظلومیت آن باشد.

 

ترکمنصحرا: تظاهرات و درگیری های اخیر برخی از شهر های استان خوزستان از جمله در شهر احواز آیا دلایل  ملی و قومی داشته یا صرفا صنفی بوده است؟ شما در خارج از کشور چه آکسیون هائی برای انعکاس این اعتراضات داشتید؟

 

صالحی: قبل از پرداختن به جواب خدمت دوستان موضوعی را تصحیح كرده باشم و آن اسم مناطق عرب نشین است. خوزستان اسم فارس شده بعضی ازمناطق  عرب نشین احواز است كه پس از ورود نیروهای اشغالگر رضا میر پنج به منطقه و اتخاذ سیاستهای شوونیستی است كه اسامی كلیه شهرها  از عربی به فارسی و اسم منطقه از احواز یا در مكاتبات ایرانیان عربستان به خوزستان تبدل كرد (مراجعه به كتاب سفرنامه پر تزویر رضا میر پنج به خوزستان) این اسم  ربطی به تاریخ و فرهنگ  خلق عرب ندارد، اسم حقیقی مناطق عرب نشین در طول تاریخ احواز یا اهواز بوده كه اهواز اصطلاح مفرس شده احواز است .

اما درمورد سؤال باید گفت كه هیچ شك و تردیدى نیست كه جنبش 23 دسامبر 2002 خلق ما كه در آن هزاران نفر در برابر نیروهای اشغالگر و سركوبگر جمهوری اسلامى درشهرهای مختلف احواز ایستادگی كردند یك جنبش ملی بود،( كه شعار احوازجانم فدایت سنبل مبارزات آن بود) كه رفته رفته كارگران و زحمتكشان خلق عرب خاصه كارگران فولاد احواز كه ماهها اعتراضات كارگری داشتند به آن پیوستند و مبارزات شكل و وجه انقلابی ترى به خود گرفت كه مایه وحشت جمهوری اسلامی شد. وحشت جمهوری اسلامی به جایی رسید كه پادگان نظام زرهی 92 و حمید به حالت آماده باش كامل در آمده و 30 تانك از پادگان حمید در اطراف شهر ملاشیه پنج كیلومتری شهر احواز مستقر شدند. در این قیام كه به اعتراف رئیس دادگاههای رژیم دراحواز بیش از 1500 نفر بازداشت دهها نفر مجروح یك نوجوان كشته ودهها نفر دیگر محكوم به تبعید شدند.

 

ترکمنصحرا: عربهای خوزستان و تهران اخیرا در مقایسه با ملیت های دیگر ساکن کشور فعال شدند و یک سری حرکت های سیاسی کردند برای نمونه تشکیل حزب الوفاق الاسلامی یا گشایش بیت العرب در تهران و همچنین فعالیت نویسنده و شخصیت معروف عرب جناب آقای یوسف عزیزی بنی طرف که گهگاهی با سخنرانی و نوشتن مقاله مسئله ملی را مطرح میکند. شما این نوع حرکت های سیاسی را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا پشتیبانی می کنید؟

 

صالحی: جنبش رهایی بخش خلق عرب در تمام ابعاد خود رو به گسترش است و تاسیس بیت العرب در تهران و یا تاسیس حزب وفاق اسلامی یا دیگر فعایتهای سیاسی و فرهنگی  در احواز جزئی از نمونهای عینی و رو به بیرون خلق ماست، اما در مورد وجود اینگونه فعالیتها بدون شك ما به هر كدام از این احزاب و موسسات و شخصیتها به گونه ای می اندیشیم، ما معتقدیم كه رهایی خلقها  از ستم ملی و رسیدن به حق تعیین سرنوشت تنها از طریق سرنگونی رژیم محقق میشود و سازمانهای سیاسی كه مجوزفعالیت سیاسی خود را از رژیم می گیرند، به جزئی از بدنه رژیم تبدیل میشوند كه رفته رفته و پس از رسیدن به پایگاه اقتصادی و سیاسی  در برابر خواسته های خلق قرار خواهند گرفت، البته  با توجه به محرومیتهای فراوان خلق عرب احواز  این احزاب تا مدتی قادر خواهند بود با مطرح كردن بعضی از خواسته های آنی جامعه و خصوصا مسائل سطحی مثل مواد 15 و 19 قانون اساسی كه ما معتقدیم در آ ینده نزدیكی به  یكی از سپاپها تبدیل خواهند شد، برای مدت كوتاهی در میان خلق ما جا  داشته باشند كه با تحقق این خواسته ها وجود این احزاب با بن بست مواجه خواهد شد، در این حالت یا مجبور خواهند شد با خواست و افق سیاسی خلق ما خود را همسو نموده و یا در كنار رژیم قرار خواهند گرفت كه با توجه به شرایط كار علنی و درون رژیمی ما معتدیم جمهوری اسلامی  این گونه سازمانها را به در جه ای از وابستگی خواهد رساند و چنان در میان آنان نفوذ خواهد كرد كه هر گونه استقلال سیاسی آنان را سلب خواهد كرد. فلسفه وجودی این سازمانها بسته به عمر جمهوری اسلامی دارد،البته در این وسط خلق ما گامهایی را به جلو خواهد برداشت و در جهت تحقق اهداف خویش به مراحل متكاملتر مبارزه نزدیك می شود. وجود این احزاب در یك منطقه اشغال شده  یك نوع تمرین سیاسی است كه در آن ما به سرعت به مراحل جدیتر گذر خواهیم كرد .

 اما در مورد فعالیتهای فرهنگی و صنفی كه اكثرا مستقل از رژیم تاسیس شده و به صورت خود گردان هستند ما با دید افتخار می نگریم ، درفاصله بسیار كوتاهی صدها شاعر، نویسنده ، نمایشنامه نویس ،ناقد،روزنامه نگار، طراح و محقق در میان خلق ما چون نخلهای سربه فلك كشیده از میان روستاهها و شهرهای احواز سر در آوردند ، و فضای اختناق را در هم كوبیدند تا جاییكه این جنبش رزیم را به وحشت انداخته تا كنون چندین بار مسؤلین محلی رژیم ناقوص خطر را به صدا در آوردند و حمله گسترده رژیم در دسامبر سال گذشته یكی از نتائج این جنبش است. این موج روشن گرائی كه با استفاده دقیق و حساب شده خلق ما از شرائط اقلیمی، بین المللی و درگیری جناحهای رژیم و در نهایت نتیجه دهها سال مبارزه بود، جهشی بسیار بزرگ است تا جاییكه جبهه دمكراتیك در سال هشتاد با اعلام گذر ازمرحله كارهای فرهنگی دعوت به تشكل و تاسیس ارگانهای صنفی زنان، كارگران، دهقانان ، دانشجویان و دانش آموزان نمود .

 اما در مورد آقای یوسف عزیزی محقق و روزنامه نگار عرب  احوازی و دیگر نویسندگان و محققین  كه فرصتهای كمتری برای ظاهر شدن پیدا میكنند، ما احترام خاصی قائلیم و به كلیه كسانی كه به نوعی در مبارزه با تاریكی هستند درور د می فرستیم،در مورد آقای عزیزی  ایشان در چند سال اخیر با استفاده حساب شده از شرایط موجود توانست تا جای ممكن بسیاری از تبعضیها، محرومیتها و خواستهای عینی خلق ما را از طرق مختلف به بیرون و خاصه به دیگر روشنفكران خلقهای تحت ستم در ایران منعكس كند، ما با بسیاری از دیدگاههای ایشان  همسو هستیم وهمچنین با بعضی دیگر مخالفیم و این موضوع  نشات گرفته از نوع فعالیت ایشان به عنوان یك نویسنده و محقق و فعال درون قانونی، و فعالیت ما به عنوان تشكیلات سیاسی با افق رهائی بخش و خواسته های معین كه همگی به عنوان جرم در قانون اساسی ایران مطرحند، آقای یوسف عزیزی با استفاده از ابزارهای قانونی سعی در رساندن گوشه ای از صدای مظلومیت خلق ماست در حالیكه تشكیلات ما خواهان برچیده شدن و سرنگونی جمهوری استبدادی اشغالگر است، جبهه مبارزه سیاسی درونی و بین المللی خود را جهت كسب  حق تعیین سرنوشت  خلق  عرب اعلام نموده در حالی كه رو شنفكران در شرائط اختناق قادر به مطرح كردن ساده ترین دیدگاهای خود نیستند . با تمام اینها ما از فعالیتهای مثبت ْآقای یوسف عزیز و دیگر نویسنده گان در احواز پشتیبانی میكنیم وفعالیت آنان را گامی به جلو میدانیم.

 

ترکمنصحرا: درانتخابات شهر و روستا در شهر تهران 13 درصد به پای صندوق های رای رفتند در حالیکه در احواز اکثر نمایندگان عرب ها به شوراهای شهر انتخاب شدند و در برخی از سایت های خبری آمده بود که مردم عرب بخاطر پیروزی در انتخابات تا صبح پایکوبی کردند. در ترکمنصحرا نیز در اکثر شهرهای ترکمن نتایج مثل احواز بوده است  و این نشان می دهد که در مناطق ملی هم نتایج و هم درصد رای دهندگان به گونه دیگر بوده است. آیا ملیت های ساکن کشور شوراهای شهر و روستا را به عنوان اهرمی نمی بینند که از این طریق یک سری حقوقی را که در قانون اساسی کشور قید شده طرح کنند و یا آن را بدست آورند و یا اینکه بنظر شما دسترسی به حقوق ملی در نظام حاکم کشورامکانپذیرنیست؟

 

 صالحی: درمورد انتخابات شوراها باید گفت كه نتایج بسیار طبیعی بود و عربها در هر شرایط در انتخابات باید  پیروز میشدند چون آنان اكثریت قاطع ساكنین شهرهای مختلف احوازند، اما انتخابات این دور شوراها بیشتر به انتخابات دوم خرداد و رائ دادن مردم به خاتمی بود، در واقع نسبت شركت كنندگان دراحواز در مقایسه با دیگر مناطق بیشتر بود ولی در مقایسه با ساكنین احواز بسیار ناچیز است و حتئ شركت كنندگان در انتخابات با باور به اینكه شوراها ممكن است جزئی از حقوق ملی آن را باز پس گیرد به صندوقها نرفتند، چون اساسا این كاراز شوراها ساخته نیست بلكه فقط به منظور یك خود نمایی بزرگ در برابر اراده وادعاهای رژیم مبنی بر اینكه عربها در منطقه اقلیتند در انتخابات شركت كردند، و شاید دیگر تكرار نشود. اما در مورد اینكه ملیتها در چهارچوب این رژیم قادرند به حقوق ملی خود برسند ما به چنین چیزی باور نداریم چون رسیدن ملیتها به حقوق ملی خود كه از دیدگاه ما همانا حق تعیین سرنوشت و انتخاب استقلال یا وحدت خود مختارانه در یك جمهوری  فدرالیسم است در تضاد با وجود رزیم است. لذا تحقق اراده خلقها تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی و انجام یك همپرسی آزاد محقق میشود.  

 

ترکمنصحرا: برخی ازگروهها و شخصیت های وابسته به ملیت های ساکن کشورمان و حتی گروههای اپوزسیون خارج از کشور مثل مشروطه خواهان خط مقدم و یا برخی شخصیت های ملی در داخل کشور عدم تمرکز و تقسیم قدرت را طرح می کنند و نظام فدرالیسم را برای یک کشور کثیرالمله مثل ایران آلترناتیو مناسبی می بینند. ارزیابی شما از نظام آینده کشور چگونه است؟

 

صالحی: بدون شك فدرالیسم بر پایه ملی آن یك گام بزرگ در جهت تحقق حقوق  ملی خلقها است. مطرح كردن فدرالیسم  از طرف شخصیتهای مختلف و حتی بعضی از سازمانهای معتبر با دیگاهها و هدفهای متفاوتی صورت گرفته كه بعضا تفاوتهای قابل توجه ومهمی  با هم دارند ازدیدگاه شخصیتها و سازمانهای ملتهای تحت ستم فدرالیسم یك راه حل بسوی احقاق حقوق ملی خلقها و رسیدن به یك زندگی آزاد و شرافتمندانه است، در حالی كه ملییون و مشروطه خاهان و حتی رضا پهلوی فرزند شاه سابق ایران به فدرالیسم به عنوان چاره ای برای فرار ازاستقلال این خلقها وبه قول خودشان حفظ تمامیت ارضی ایران می نگرند و این دو دیدگاه باهم اختلاف وسیع جوهری دارند. ما به فدرالیسم به عنوان یكی از راههای پیش پای خلقها می نگریم وتحقق آن باید در كنار مطرح كردن حق استقلال كامل و بدون قید و شرط خلقها مطرح شود واین یعنی  اتحاد آزادانه خلقها در یك جمهوری دمكراتیك فدراتیو و یا استقلال آنان بر مبنای اصل حق تعیین سرنوشت كه به نظر ما حق تك تك خلقهای به زنجیر كشیده شده در ایران است، ما معتقدم باید به خلقها حق انتخاب داد و آنان در یك همه پرسی آزادانه آینده سیاسی خود را تعیین كنند در غیر اینصورت هر نظامی بدون شك غیر مشروع و بر پایه سلب حق اختیار پایه گزاری میشود كه شدیدا از دیدگاه ما مردود است وقابل تحقق نیست . دهها سال است كه با زور و دیكتاتوری، با سركوب و اختناق خلقها را در كنار هم نگه داشته اند، ساده ترین و ابتدایی ترین حقوق آنان را سلب نمودند و امروز می خواهند با شعار و تزویر چهره خود را زیبا نشان دهند، در حالی كه اگر آنان فراموش كارند، حافظه خلقها فراموش كار نیست وهنوزهرآنچه خلقها میكشند نتیجه كردار و سیاست سركوبگرانه ملییون امثال زاهدی و مدنی .... وشوونیستهایی  است كه امروزه نقاب حقوق خلقها و دمكراسی را به چهره می زنند، ما تنها به نتیجه یك همه پرسی آزاد كه در آن حق تعیین سرنوشت خلقها  كه همانا اراده آزاد آنان در استقلال یا اتحاد آزادنه در یك جمهوری فدراتیو محقق شود معتقدیم و تنها مطرح كردن فدرالیسم به عنوان راه حل مسئله ملی آن هم بدون در نظر گرفتن اراده آزاد ملل در واقع افتادن در دور تازه ای از ستم ملی در كشوری كه ملل آن در بسیاری از جهات اختلافات عمیق فرهنگی ، تاریخی وسیاسی، اقتصادی دارند.

 

ترکمنصحرا: شما با کدام گروهها حاضر به اتحاد و یا همکاری هستید؟

 

صالحی: تشكیلات ما تماس و هما هنگی با نیروهای مترقی خلقهای تحت ستم در ایران و همچنین نیروهای مترقی ایرانی ، خصوصا سازمانها و نیروهایی كه حق تعیین سرنوشت خلق ما و دیگر خلقهای تحت ستم در ایران  را به رسمیت میشناسند در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده و تاكنون در این جهت گامهای خوبی برداشته شده.

 

ترکمنصحرا: نقش عامل خارجی را در تحولات منطقه در رابطه با افغانستان و عراق و یا احتمالا در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

صالحی: ما هرگونه دخالت خارجی در منطقه را محكوم می كنیم و بر این باوریم كه، دخالت خارجیها یكی از عواملی است كه باعث مشكلات كل منطقه و خصوصا خلقهای تحت ستم در ایران است، رژیم حاكم در ایران بیش از بیست سال است كه به بهانهای مختلف خارجی خلقها را سركوب و به جوخه های اعدام می فرستد. در مورد افغانستان  اگر دخالت خارجی نبود طالبان برسر حكومت نمی آمد وسپس توسط  همان عوامل خارجی از بین نمی رفت، در مورد عراق تمام شعارهای نیروهای اشغالگر در مورد دمكراسی وآزادی تاكنون سرابی بیش نیست و هر روز خلقهای عراق به این واقعیت آشناتر می شوند.

ما معتقدیم كه روند تغییرات در منطقه همچنان ادامه می یابد تا امور بر وفق مراد سیاستهای نوین امپریالیستی بچرخد، و خلاء بوجود آمده پس از فرو پاشی شوروی پر شود، البته نباید فراموش كرد كه این تحولات بر وفق مراد جمهوری اسلامی نیست بلكه در جهت عكس آن است و فشارها را بر جمهوری اسلامی بیشتر میكند، امپریالیستها برای اینكه در میان ساكنین منطقه دیكتاتور زده تا حدودی مقبولیت داشته باشند باید از بسیاری از دوستان سابق خود در منطقه بگذرند و یا در سیستم حكومت داری آنان تغییراتی ایجاد كنند، تحولات اخیر در چند كشور همسایه ایران در همین جهت است، بعضی را باجنگ و بعضی را با فشار و اقناع تا حدودی دگرگون كرده اند. البته در مورد ایران ما معتقدیم تغییرسیستم حكومتی از طریق فشارهای خارجی و همراه شدن با صدای آزادی خواهی ساكنان ایران انجام میگیرد و این سیاست امپریالیستها تا سراشیبی و سرنگونی جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت وبا فجر انقلاب توده ها متوقف خواهد شد كه در تمام شرایط خلقها رو به پیش حركت خواهند كرد .

 

ترکمنصحرا: آقای صالحی آخرین سئوال ما مربوط است به اینکه شما آینده ایران را چگونه ارزیابی می کنید و بنظر شما ملیت های ساکن کشور در آینده ایران چه نقشی را در سرنوشت این کشور ایفا خواهند کرد؟

 

 صالحی: بدون شك سیاستهای دو جناح رژیم به بن بست رسیده و رژیم رو به فروپاشی است، حس آزادی خواهی ملل مختلف ساكن ایران از یك طرف و قانون اساسی ارتجاعی جمهوری اسلامی در برابرهم قرار گرفته كه یقینا به شكست و سرنگونی ارتجاع می انجامد. اما در مورد نقش ملل باید گفت كه این موضوع به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله میزان تشكل وآمادگی هركدام از ملل تحت ستم و میزان هماهنگی میان مبارزات و خواستهای ملل تحت ستم، نقش خارجی و همچنین نقش احزاب سراسری ایرانی، هركدام از این عوامل در چگونگی نقش ملل در آینده ایران موثرند، اما بدون هیچ شكی ملل تحت ستم در ایران هرگز تجربه سال 57 را تكرار نخواهند كرد .

 

ترکمنصحرا: برای این مصاحبه و از اینکه اطلاعاتی در اختیار ما گذاشتید بسیار ممنون هستیم.

 

صالح : با تشكر از شما و امید موفقیت در كارهایتان.